نوشتن به من آرامش میدهد. من را دوباره زنده میکند. آب حیات است، یادم میآورد هنوز زندهام، هنوز میتوانم و تمام رویاهایم در پسش درخشان میشوند، دیده میشوند و از اعماق تاریک ذهن و قلبم، از مردن نجات مییابند.
وقتهایی که بتوانم ذهنم را به درستی و با همان وسواسی که میخواهم بنویسم، انگار راه تنفسم باز شده باشد، سبک میشوم، انرژیام چند برابر میشود، گیرم تمام این پروسه به چند ساعت و چند روز ختم شود، اما همین لذتش برای من بیاندازه است.
نوشتن نجات است، بشر اولیه هم نه برای ثبت شاید برای نجات خودش٬ نجات فکر و روحش و به جنبش درآوردن آنها و پاسخ به آن شور بیهمتای آزاد شدن فکر از قفس تن نوشت. نوشتن نجات بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر