۲۰ شهریور ۱۳۹۳

حال بعید غیراستمراری

گاهی فقط چند لحظه، یک آن، از لحظه های جاری روزمره قاطی می شوند با لحظه هایی از جاها و روزهایی دور که حالا فقط حسش مانده، شیرینی اش، بوی خوشش، صدای قشنگش، نور گرم آفتاب تمیزش.. بعد زمان حال رنگ می بازد و برای چند لحظه، می شود زمان حال بعید غیراستمراری. ناخودآگاهم شروع کرده به ساختن زمان هایی از همین جنس. این اواخر پرکار تر هم شده. دلش برایم سوخته لابد. دلش برایم مادری می کند لابد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر